ا هزارو چندصد سال پیش، یه امپراطوری بود که زرت و زرت شکست میخورد . کلی فکر کرد به این نتیجه رسید تا زمانی که روابط جنسی راحته از جنگ،منگ خبری نیست ، پس گفت که ازدواج تا اطلاع ثانوی تعطیل ،که طبعا باعث میشد نامزدی هم تا همون زمان ممکن نباشه.خلاصه یه مدتی گذشت،که دوتا کشیش مهربون که به علت بکارت روحانی شغلشون حال جوونا رو میفهمیدن تصمیم گرفتن عشاق رو مخفیانه عقد کنن. که یکیشون رو فوری کشتن.اون آقاهه اسمش ولنتاین بود.
خوب آره والا
راست می گی
سلام ...ممنون که سر زدید....من هم از وبلاگ شما نهایت استفاده را بردم...وبلاگ اصلی مرا هم ببینید....عزیز باشید
سلام
من هم به نوبه خودم روز والنتاین رو به شما تبریک می گم
موفق باشید
برای بعضی ها عشق یعنی همین عشقولانه بینمک...کاش راست راستکی باشه حالا!!!!